هر ثانیه بی تو یعنی خالی .خالی از چیزی که درونم پر شده.
عشق آن موهبت همیشگی که درونم پر شده .سرازیر می شود از چشمانم احساس همراه با قطرات اشکم ولی باز مثل همیشه فقط بر لبانم مهر سکوت می زنم که صدای گریه مرا کسی نشوند .از روی لبانم خنده را ربودند.چشمانم را بستن تا نبینم که زندگی چیست.زندگی با رنگ و بوی جدید.زندگی صامت.
نه بخند نه گریه کن.بمیر دستور زندگی این است .در زندان در آرزوی آزادی.نگاه به دیوارهای بلند نگاه به پرواز پرنده، کابوس هر شب من شده.نگاه می کنم ولی با چشمان بسته.از خودم می پرسم آیا تو انسانی.می خوای بشی مال من ولی من مسافرم همین فردا عازمم.عازم یه راه دور دور.یه جایی که بچگی ها بهش می گفتیم بالای آسمونا.
می خوام زندگی کنم .یک زندگی بی مرگ .یک زندگی همیشگی
نامردی بود بازیم دادی یه بازی دردناک
:: بازدید از این مطلب : 935
|
امتیاز مطلب : 373
|
تعداد امتیازدهندگان : 98
|
مجموع امتیاز : 98